یه مهمونی بود ریختن با تفنگ تو حیاط ویلا ولی نیومدن تو خونه . هی من به دوستام گفتم بیاین همینجا بشینیم ، بقیه میخوان دزدکی برن بیرون و بپرن تو خونه بغلی برن، ما نریم. رفتیمو ... اندفه تا مطمئن نشم قدم از قدم برنمیدارم. وی کی هم نمیام . فعلن جام خوبه:دی