murmurous
to
murmurous's feed
داشتم لباسام رو مرتب میکردم، مامان یه چیزی گفت گفتم مامااااااان اومد پشت سرم گوشم رو گرفت گفت گوشتو بکشم حالا. فقط اروم و بی صدا گریه کردم.
murmurous
to
murmurous's feed
هرچه هم سعی میکنم کول باشم اوضاع رو بدتر میکنم برای خودم؛ فقط احساس چیپ بودن رو در خودم تشدید میکنم ؛برم در غار تنهایی ام تا اوضاع خوب بش
murmurous
to
murmurous's feed
زندگی من انقدر منظم و دقیق هست، مثل یه نرم افزار،یا برنامه اکسلlolگاهی حالم ازش بهم میخوره؛نه یکم خرده شیشه ،نه دیوانگی های فوق العاده ؛هیچی
در کارگه کوزه گری رفتم دوش. دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش. نا گاه یکی کوزه بر آورد خروش. کو کوزه گرو کوزه خرو کوزه فروش.
-
Rza
- [ 0 ]
-
[ 0 ] - (Edit | Remove)
فکر میکنم به مشکل برخورده، اون هم مشکل ناموسی:))) اخه از این اقای میان سال چنین چیزی بعید بود، اون فقط متن های الهام بخش و فلسفی میزاره:)))
-
murmurous
- [ 0 ]
-
[ 0 ] - (Edit | Remove)
murmurous
to
murmurous's feed
No promises رو خیلی دوست دارم. هر زمان میخوام فولدر موزیک ها محبوبم رو آپدیت کنم،اون سر جاش هست. شاید چند ماه گوش ندم،اما باز میام سروقتش و از گوش دادنش لذت میبرم،یک ساعت پیاپی هم گوش نمیدمش که خز بشه